عید 1402
شب عید دایی صادق و خاله وجیه و آبا خونه ما دعوت بودند . شام هم سبزی پلو با ماهی و قورمه سبزی داشتیم . بعدازظهر خاله از تهران رسید من ناهارشونو دادم و شام رو آماده کردم و برای ترمیم بوتاکسم رفتم مطب دکتر و موقع برگشت خریدهایی که مونده بود را انجام دادم . خاله هم رفته بود بیرون و ناقصی های سفره را خریده بود . برای درست کردن این سفره هم خیلی هزینه کردیم و هم خیلی زحمت کشیدیم ولی در کل سفره ی قشنگی شد و به دلم نشست . شام خوردیم و بعد از شام هم تنقلات آوردیم و سال تحویل شد و من برای بچه ها لباس کادو گرفته بودم بهشون هدیه دادم . ...